اینکه بگوییم اتوماسیون بازاریابی یک موضوع پیچیده است ، ملایم است. از نظر ظاهری به نظر می رسد به اندازه کافی ساده است ، اما اگر کمی بیشتر به آن بپردازید ، طاقت فرسا است. حتی اگر روزانه با اتوماسیون بازاریابی کار می کنید ، توصیف آن دشوار است.
در صورت استفاده صحیح ، اتوماسیون بازاریابی می تواند در کمک به تیم های فروش و بازاریابی کار خود را به طور موثرتری انجام دهد تا بتوانند به اهداف خود برسند. اما در مورد اینکه اتوماسیون بازاریابی چیست و نیست چه سو of تفاهم هایی وجود دارد. بیایید سعی کنیم درک بهتری از اینکه اتوماسیون بازاریابی چیست و چگونه به طور بالقوه به یک تجارت کمک می کند ، درک کنیم.
اتوماسیون بازاریابی چیست؟
اتوماسیون بازاریابی استفاده از نرم افزار برای رساندن پیام های شخصی به مشتریان و منجر است.
این نرم افزار به شما امکان می دهد یک سری پیام پویا برای ارسال به مخاطبین خود ایجاد کنید.
پیامی که شخص دریافت می کند با توجه به عواملی که شما تعیین می کنید تعیین می شود ، مانند اینکه عادت های خود را در هزینه ها ، در مراحل خرید و تعاملات گذشته ای که با سایت شما داشته اند تعیین کند.
ارائه محتوای متناسب با نیازها و علایق فرد به ایجاد روابط محکم تر کمک می کند که به نوبه خود می تواند به افزایش تبدیل و درآمد کمک کند. اتوماسیون بازاریابی می تواند به شما کمک کند تمام کارها را انجام دهید در حالی که همزمان عملیات خود را ساده می کنید.
در دامنه وسیعی از موارد ، اتوماسیون بازاریابی چندین جنبه مختلف از بازاریابی و توسعه تجارت را شامل می شود ، از جمله بازاریابی از طریق ایمیل ، توسعه محتوا ، بهینه سازی نرخ تبدیل و تولید سرب.
مزایای استفاده از اتوماسیون بازاریابی
تا کنون ، یکی از بزرگترین مزایای اتوماسیون بازاریابی این است که به تیم های فروش و بازاریابی کمک می کند تا کارایی بیشتری داشته باشند. مردم محتوای شخصی را دوست دارند. ارسال ایمیل های شخصی شش برابر بیشتر از ارسال ایمیل های غیر شخصی درآمد دارد. اما ارسال دستی پیام های سفارشی به مخاطبین به سادگی عملی نیست. سیستم عامل های اتوماسیون بازاریابی کارهای پیش پا افتاده و تکراری را که برای ارائه محتوای شخصی انجام می شود ، کنترل می کنند و به متخصصان فروش و بازاریابی فرصت بیشتری می دهند تا روی چیزهای جالب تر و چالش برانگیز تمرکز کنند.
اتوماسیون بازاریابی نه تنها ارسال پیام را آسان تر می کند ، بلکه درک اینکه افراد در فرایند تبدیل کجا هستند آسان تر است. برنامه های اتوماسیون بازاریابی معمولاً دارای یک ویژگی امتیازدهی سرب هستند که به کاربران کمک می کند تا سریعاً تشخیص دهند که کدام یک از فروشها آماده ترین فروش هستند.
یکی از رایج ترین دلایلی که در وهله اول کسب و کارها به استفاده از اتوماسیون بازاریابی توجه می کنند این است که می خواهند نرخ تبدیل و درآمد خود را بهبود ببخشند. اتوماسیون بازاریابی راهی است برای تشویق مشتریان به تعامل بیشتر ، و این احتمال را می دهد که به اندازه کافی برای تغییر کاراکتر باشند. به طور متوسط ، شرکت هایی که از اتوماسیون بازاریابی استفاده می کنند 53 درصد نرخ تبدیل بالاتر و نرخ رشد درآمد سالانه 3.1 درصد بیشتر از شرکت هایی هستند که این کار را نمی کنند.
برای محصولات و خدمات با دوره های تبدیل طولانی تر ، اتوماسیون بازاریابی همچنین می تواند به سرعت بخشیدن به روند کار کمک کند. در یک مثال ذکر شده توسط VentureHarbour ، تامسون رویترز با استفاده از نرم افزار اتوماسیون بازاریابی توانست زمان تبدیل آنها را 72٪ کاهش دهد.
چه برنامه هایی برای اتوماسیون بازاریابی وجود دارد؟
در حالی که اتوماسیون بازاریابی چندین برنامه مختلف دارد ، پیام رسانی از طریق ایمیل و تولید / پرورش سرب از رایج ترین آنهاست.
بله ، ایمیل همچنان به عنوان یک ابزار بازاریابی مرتبط است. اگرچه گفتن جملاتی مانند "همه در فیس بوک / توییتر / اینستاگرام هستند" آسان است ، اما به درستی درست نیست. با این حال ، بیشتر کاربران اینترنت حداقل یک آدرس ایمیل دارند. صندوق های ایمیل نیز تمایل دارند با سرعت کمتری نسبت به فیدهای شبکه های اجتماعی حرکت کنند و بهترین فرصت را برای برقراری ارتباط مستقیم با مخاطبین خود فراهم می کنند. روش های زیادی وجود دارد که می توان از طریق اتوماسیون بازاریابی از طریق ایمیل استفاده کرد:
· پیام های خوش آمد
· هدف گذاری مجدد محصول
· یادآوری های گاری رها شده
· توصیه های محصول شخصی شده
· و این فقط برای ذکر چند مورد است.
بسیاری از شرکت ها از اتوماسیون بازاریابی برای درخواست بازخورد از مخاطبین خود استفاده می کنند ، فارغ از اینکه تبدیل شده اند یا خیر. اعم از ارسال نظرسنجی یا درخواست از مردم برای ارسال نظر مستقیم به آنها ، اطلاعاتی که آنها می گیرند می تواند در هدایت تغییراتی که به بهبود درآمد آنها در طولانی مدت کمک می کند ، بسیار ارزشمند باشد.
با توجه به اینکه ایمیل های شخصی بسیار بیشتر از ایمیل های غیر شخصی درآمد کسب می کنند ، اتوماسیون بازاریابی می تواند روشی موثر برای پرورش تبلیغات شما باشد. طبق گفته مارکتو ، در حدود 50٪ از سرب های هر سیستم آماده خرید نیستند و تقریباً 80٪ از همه قیمت های جدید هرگز به فروش تبدیل نخواهند شد.
با استفاده از اتوماسیون بازاریابی ، هدف این است که در مواردی که مردم به آنها بیشترین نیاز را دارند ، چیزی ارزشمند داشته باشند تا احتمال تبدیل آنها بیشتر باشد. پرورش موثر سرب 50٪ منجر به فروش بیشتر با 33٪ هزینه کمتر تولید می کند. لیدهای پرورشی همچنین تمایل به خریدهای بزرگتر از لیدهای غیر پرورشی دارند.
سیستم عامل های اتوماسیون بازاریابی نیز معمولاً معمولاً برای مدیریت کمپین های رسانه های اجتماعی ، ایجاد Landing P استفاده می شوند.
اتوماسیون بازاریابی B2B در مقابل B2C
مشاغل از هر اندازه می توانند به طور بالقوه از اتوماسیون بازاریابی بهره مند شوند ، اما اینکه آیا یک کسب و کار دارای مدل B2B یا B2C است ، بر نوع پیام رسانی مورد استفاده در فعالیت های آنها تأثیرگذار است. اگرچه هر دو نوع مشاغل دارای اهداف اصلی بهبود تبدیل و درآمد هستند ، اما در نحوه دستیابی آنها به این هدف تفاوت وجود دارد.
فروش B2B
فروش B2B تمایل دارد که چرخه تبدیل طولانی تری نسبت به فروش B2C داشته باشد و اغلب شامل محصولات یا خدماتی است که به تعهد طولانی مدت بیشتری نیاز دارند. (البته موارد استثنایی نیز وجود دارد.) به همین دلیل ، پیام های B2B تأکید بیشتری بر محتوای بلند مدت مانند کاغذهای سفید ، مطالعات موردی و کتاب های الکترونیکی دارند.
وقتی خریدهای عمده ای برای یک کسب و کار در نظر گرفته می شود ، افراد متعددی غالباً در فرآیند تصمیم گیری نقش دارند ، بنابراین همیشه مهم نیست که مانند فروش B2C برنده یک نفر شوید.
برای تجارت با کالایی مهم است که خود را به عنوان یک مرجع در صنعت خود معرفی کند - ارائه محتوای جامع اطلاعاتی یک روش عالی برای انجام این کار است.
فروش B2C
از آنجا که فروش B2C با سرعت بیشتری حرکت می کند ، محتوای مورد استفاده در پیام رسانی آنها معمولاً بسیار ساده تر است.
به عنوان مثال ، مشتریان Sephora علاقه ای به مطالعات موردی طولانی درباره یک محصول نخواهند داشت ، اما آنها ممکن است از یک فیلم 30 ثانیه ای که نحوه استفاده از یک محصول را به جای آن نشان می دهد ، قدردانی کنند.
برای شرکت های B2C تمرکز بیشتر بر روی ایجاد برند و ارائه دلایل بازگشت مشتری است ، بنابراین پیام رسانی آنها معمولاً شامل مواردی مانند یادآوریهای سبد خرید رها شده ، توصیه های شخصی شده محصولات و پیشنهادهای متناسب با انواع خاصی از مشتریان است.
مفاهیم کلیدی
اگرچه بسیاری از جنبه های مختلف بازاریابی و توسعه تجارت در اتوماسیون بازاریابی گرد هم می آیند ، اما در نهایت کل فرآیند توسط چند مفهوم اصلی هدایت می شود.
قیف های تبدیل
قیف تبدیل فرآیندی است که فرد برای مشتری شدن طی می کند.
اکنون که یافتن بازبینی محصولات و خرید در آن بسیار آسان است ، بسیاری از مردم فقط از اول خرید کالاهایی خریداری نمی کنند. اتوماسیون بازاریابی روشی برای جلب مشارکت افراد است تا احتمال تغییر کاربری آنها بیشتر باشد.
قیف تبدیل را می توان به چند مرحله اساسی تقسیم کرد:
آگاهی: مشتری در ابتدا از یک شرکت ، محصول یا خدمات مطلع می شود. خیلی زود است که شخص بخواهد هر تصمیمی بگیرد ، اما یک تجارت به رادار خود راه پیدا کرده است.
علاقه: هرکسی که از یک تجارت / محصول / خدمات مطلع باشد ، نیازی به آن ندارد. در این مرحله ، علاقه مندان با انجام کارهایی مانند درخواست قیمت ، ثبت نام در یک دوره آزمایشی رایگان ، دنبال کردن مشاغلی در شبکه های اجتماعی ، جستجوی بررسی ، یا خواندن پست های وبلاگ و سایر مطالب در سایت یک شرکت ، مشغول کار خود می شوند .
ملاحظه: تاکنون ، یک شخص به اندازه کافی با یک تجارت آشنا است تا بداند از آنچه پیشنهاد می شود خوشش می آید. آنها برای تصمیم گیری کاملاً آماده نیستند ، اما یک تجارت در حال انجام است.